به نام صاحب سلام
اگر نمی توانی شاعری باشی در دیار عشق
ستاره ی باش در آسمان دلتنگی
ولی بهترین جمله باش در کولبار محبت
اگر نمی توانی سرو باشی در قامت سختی
اگر نمی توانی کوه باشی،خاطره ی خوش باش
و چشم معصوم، یتیمی را ترنکن
اگر نمی توانی دریا باشی،قطره باش در چشم موج
و زیبا باش بهتر از عطر گل سرخ
همه برای تو،چشمشان را فرش نمی کنند
اما تو چشمه ای زلال باش مثل آیینه
در عالم ذر سرشت را نگاشته اند
بترتیب الفبای قالو بلی
و زندگی مشقیست که خوب باید نوشت
اگر نمی توانی لحظه باشی در گذر ثانیه ها
اگر نمی توانی آدینه باشی در مسیر انتظار
یک قطره شبنم باش در صورت نرگس
تو آمدی هنرمند باشی در نقش اول
نه بازیگر سناریوی نفس کشیدن
تو آمدی غزل باشی در بیت عشق
نه یک جمله در دفتر سرنوشت
هر چه هستی منتظرت هستند
خود را برسان به بهشت
با تشکر از ستاره ای که نور این مجلس شد.
متن از علیرضا عبدی
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
